علمی-اجتماعی
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 18:27 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
غضنفر با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. یکی از اونجا رد می شده می گه شما دو تا دردتون نمی گیره ؟ غضنفر می گه نه پوتین پامونه!
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 18:16 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
هدف مادرانی که این بیت را می خوانند چیست ؟ جور گل بلبل کشید و فیض گل را باد برد چیست ؟ یعنی استغفرالله خودشون می خواستند با پسراشون ازدواج کنند یا دختراشون و به پسرا شون بدن. هر انسانی بالاخره یه جوری بزرگ میشه و بایستی ازدواج کنه یکی با زحمت و یکی بی زحمت .
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 18:15 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
معناى قفسه شیطان بودن آن نیست که واقعاً یک موجود فیزیکى در سینه آدمى‏ داخل شده در گوشه‏اى مى‏نشیند و شروع به امر و نهى مى ‏کند، بلکه همان طور که امیرالمؤمنین علیه السلام مى ‏فرماید: این موجود پلید که نمود فیزیکى ندارد، همه سطوح روانى را اشغال نموده خیالات و توهمات و وسوسه‏ ها و شک و تردیدها را در آن سطوح تولید مى‏ کند و مالک مطلق آن سطوح مى‏ گردد. کلمه درج اشاره لطیفى به این حقیقت دارد که این تسلّط به تدریج انجام مى ‏گیرد و چنان نیست که وجدان و عقل و فطرت پاک آدمى ناگهان از درون وى محو شوند و شیطان فوراً جاى آن‏ها را بگیرد. پیروى از شیطان به تدریج، خود انسان را تبدیل به یک شیطان علیه سایر انسان‏ها مى‏ کند چنانچه مى ‏فرمایند: دیروز انسان‏هایى بودند که مختصات انسانیت در وجود آنان فعالیت مى ‏کرد، راه مى‏رفتند و دست دیگران را هم براى سلوک در مسیر کمال مى‏گرفتند، تدریجاً آن مختصات را از دست دادند، امروز به قهقرا مى ‏روند و سدّ راه رهگذران کمال‏ شده‏اند، اکنون با هر فرد و گروهى که ارتباط برقرار کنند منحرفش خواهند کرد، بنابراین انسان‏هایى بودند که امروز مبدل به شیاطین شده، رهزنى رهروان کمال را پیشه خود ساخته‏اند، این است معناى شیاطین الانس. وقتى که هدف‏گیرى‏ ها و اندیشه‏هاى آدمى جنبه شیطانى داشته باشد او با داشتن صورت آدمى مبدل به شیطان مى ‏گردد. اى بسا ابلیس آدم رو که هست‏ پس به هر دستى نباید داد دست‏. [وَکَذلِکَ إذا اتاکَ الشَّیْطانُ مُوَسْوِساً لِیُضلَّکَ عَنْ سَبیلِ الْحَقِّ وَیُنْسِیَکَ ذِکْرَ اللّهِ فَاسْتَعِذْ مِنْهُ بِرَبِّکَ وَرَبِّهِ فَإنَّهُ یُؤَیِّد الْحَقَّ عَلَى الْباطِلِ وَیَنْصُرُ الْمَظْلُومَ بِقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ: [إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ‏] امام صادق علیه السلام در دنباله گفتار پر فروغ خود مى ‏فرماید: چون شیطان به قصد گمراه کردن تو با وسوسه‏ هایش به تو حمله‏ ور شد، خواست تو را از راه حق و ذکر حضرت اللّه باز دارد به خداى خود پناه ببر که حضرت حق باطل را در برابر حق از بین مى‏ برد و مظلوم را در برابر ظالم یارى مى ‏دهد چنانچه در قرآن مجید فرموده: یقیناً او بر کسانى که ایمان آورده‏اند وهمواره بر پروردگارشان توکل مى ‏کنند، تسلّطى ندارد.
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 18:14 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
سهم آدمى در این شرکت، گاهى به قدرى تقلیل پیدا مى ‏کند که شؤون زندگى آدمى تا حدّ مالکیت انحصارى شیطان و هوا و هوس در مى ‏آید، این حد از تبهکارى در قرآن مجید در آیه زیر گوشزد شده است: [أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا] . آیا کسى که هواى [نفسش‏] را معبود خود گرفته دیدى؟ آیا تو مى‏ توانى کارساز ونگهبان او باشى [که او را به میل خود به راه راست هدایت کنى؟]. شیطان این موجود پلید در درون سینه ‏هاى آنان تخم گذارد و جوجه درآورد و حرکت کرد و تدریجاً در آغوش آنان نشست. آن سینه آدمى که جایگاه دل است و دل آدمى که جایگاه تجلى انوار الهى است و انوار الهى که از خورشید عظمت خداوندى تشعشع مى‏ کند، با پیروى از شیطان مبدل به قفسه و آشیانه دائمى شیطان مى‏ گردد.
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 18:5 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
در این که شیطان را سلطه و زورى نسبت به آدمیان نیست، باز در قرآن مجید مى ‏خوانیم: [وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً* إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ وَ کَفى‏ بِرَبِّکَ وَکِیلًا] . از آنان هر که را توانستى با آوازت [به سوى باطل‏] برانگیز، و [براى راندنشان به سوى طغیان و گناه‏] با سواره‏ها و پیاده‏ هایت بر آنان بانگ زن، و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام‏] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو، و به آنان وعده [دروغ‏] بده [که از قیامت، حسابرسى، بهشت و دوزخ خبرى نیست‏] و شیطان آنان را جز از روى باطل‏ و دروغ وعده نمى ‏دهد.* [ولى آگاه باش که‏] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطى نیست، و کافى است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان‏] باشد. مقصود از شرکت شیطان در اموال و اولاد و سایر شؤون زندگى، شرکت محسوس و عینى نیست که مانند یک پدیده فیزیکى قابل مشاهده باشد، بلکه منظور شریک شدن او در هدف‏گیرى ‏ها و انتخاب وسایل و سایر عوامل محرک انسانى در اندیشه و گفتار و رفتار مى ‏باشد، مانند شرکت نفس که مدیریت غرایز حیوانى را دارد و در شؤون زندگى داخل در هدف‏گیرى‏ ها و انتخاب وسایل و سایر عوامل محرک مى ‏گردد.
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 18:2 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
[وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ‏] . و شیطان [در قیامت‏] هنگامى که کار [محاسبه بندگان‏] پایان یافته [به پیروانش‏] مى‏ گوید: یقیناً خدا [نسبت به برپایى قیامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب‏] به شما وعده حق داد، و من به شما وعده دادم [که آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولى مى ‏بینید که وعده خدا تحقّق یافت‏] و [من‏] در وعده‏ام نسبت به شما وفا نکردم، مرا بر شما هیچ غلبه و تسلّطى نبود، فقط شما را دعوت کردم [به دعوتى دروغ و بى ‏پایه‏] و شما هم [بدون اندیشه و دقت دعوتم را] پذیرفتید، پس سرزنشم نکنید، بلکه خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم، و نه شما فریادرس من، بى ‏تردید من نسبت به شرک‏ورزى شما که در دنیا درباره من داشتید [که اطاعت از من را هم چون اطاعت خدا قرار دادید] بیزار و منکرم؛ یقیناً براى ستمکاران عذابى دردناک است. ملاحظه مى ‏شود که شیطان به عنوان یک عامل جبرى، فرزندان آدم را به تباهى نمى ‏کشد، بلکه وعده‏هاى دروغین مى ‏دهد و خطاکارى‏ ها را مى ‏آراید و بس. بنابراین ملامت کردن شیطان بى ‏مورد خواهد بود، همین مسئله درباره نفس (مدیر غرایز حیوانى) آدمى نیز وجود دارد، به این معنى که آدمى در روز قیامت نمى ‏تواند گناهان و انحرافات خود را به گردن نفس بیندازد و بگوید: چون خدا به من نفس داده بود، لذا مرتکب گناه شدم؛ زیرا تحریکات و فعالیت‏هاى غرایز حیوانى به مدیریت نفس در برابر نیروهاى عقل و وجدان و فریاد پیامبران عظام قابل توجیه و مهار کردن بوده، هرگز به درجه عامل جبرى نمى ‏رسد.
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 17:58 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
سلطه شیطان‏ درست است که کار شیطان اغوا و فریب دادن اولاد آدم است، ولى فعالیت او از آراستن خطاها و گناهان تجاوز نمى ‏کند. این موجود پلید هرگز مانند یک عامل جبرى مردم را به بدبختى و سقوط نمى ‏کشاند و چنان که در قرآن مجید آمده است: کار او وعده‏هاى دروغین و آرایش‏هاى بى‏ اساس می ‏باشد. خداوند رحمان انسان‏ها را به وسیله عقول و وجدان‏ها و پیامبران از اغواها و فریبکارى ‏هاى شیطان برحذر داشته است، سه وسیله مزبور قدرتى بیش از تحریکات شیطان دارا مى ‏باشند که به خوبى مى‏توانند دغل‏کارى ‏هاى شیطان را خنثى نمایند. بنابراین، این شیطان نیست که دست آدمى را گرفته با اجبار او را برده خود مى ‏سازد، بلکه این خود انسان است که نخست همه وسایل سه گانه را از کار مى ‏اندازد و تحریکات آن‏ها را در درون خود خنثى مى ‏نماید و دست بردگى به سوى شیطان دراز مى ‏کند و سپس آن موجود پلید شریک زندگى او مى ‏گردد، این مطلب در مواردى از قرآن مجید چنین بیان شده است.
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 17:56 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
امیرمؤمنان(ع) درباره شیطان و شرش و درباره پیروان شیطان در «نهج ‏البلاغة» مى ‏فرماید: اتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لِأمْرِهِمْ مِلاکاً، وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ اشْراکاً، فَباضَ وَفَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ، وَدَبَّ وَدَرَجَ فى حُجُورِهِمْ، فَنَظَرَ بِأعْیُنِهِمْ وَنَطَقَ بِألْسِنَتِهِمْ، فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَزَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ، فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیْطانُ فى سُلْطانِهِ، وَنَطَقَ بِالْباطِلِ عَلى‏ لِسانِهِ‏ . مردمى هستند که شیطان را تکیه‏ گاه شئون زندگى خود قرار دادند و شیطان هم آنان را در پلیدى و فریبندگى شرکاى خود نمود، این موجود پلید در درون سینه‏ هاى آنان تخم گذارد و جوجه درآورد حرکت کرد و تدریجاً در آغوش آنان نشست. آن مطرود ازل و ابد با چشمان آنان مى‏ نگرد و با زبان‏هایشان سخن مى‏ گوید، نتیجه این شد که آنان را مرکبى براى راندن در لغزشگاه‏ها نمود و خطا و انحراف را در دیدگاه آنان بیاراست، در زندگى رفتار کسى را پیش گرفتند که شیطان او را در سلطه خود شریک نموده، باطل را از زبانش بیرون بیاورد.
جمعه 30 آبان 1393برچسب:, :: 17:55 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی
سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، روزی از نزدیکی خانه بازرگانی رد شد در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال او غبطه خورد و گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است. و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد. در یک لحظه او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدتها فکر می کرد که از همه قدرتمندتر است. تا اینکه یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان نیز ناچارند به حاکم احترام بگذارند. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم آن وقت از همه قویتر می شدم. در همان لحظه او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد، در حالی که روی تخت روانی نشسته بود مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را آزار می دهد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است. او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد به زمین بتابد و آن را گرم کند. پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است و آرزو کرد ابر باشد و تبدیل به ابری بزرگ شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بار آرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا صخره سنگی است و آرزو کرد که سنگ باشد و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد. همانطور که با غرور ایستاده بود و به هیبت و شکوه خود می نگریست، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!
"توضيح دهيد که چگونه مي توان با استفاده از يک فشارسنج، ارتفاع يک آسمان خراش اندازه گرفت؟" سوال بالا يکي از سوالات امتحان فيزيک در دانشگاه کپنهاگ بود. يکي از دانشجويان چنين پاسخ داد: "به فشار سنج يك نخ بلند مي بنديم. سپس فشارسنج را از بالاي آسمان خراش طوري آويزان مي کنيم که سرش به زمين بخورد. ارتفاع ساختمان مورد نظر برابر با طول طناب به اضافه ي طول فشارسنج خواهد بود." پاسخ بالا چنان مسخره به نظر مي آمد که مصحح بدون تامل دانشجو را مردود اعلام کرد. ولي دانشجو اصرار داشت که پاسخ او کاملا درست است و درخواست تجديد نظر در نمره ي خود کرد. يکي از اساتيد دانشگاه به عنوان قاضي تعيين شد و قرار شد که تصميم نهايي را او بگيرد. نظر قاضي اين بود که پاسخ دانشجو در واقع درست است، ولي نشانگر هيچ گونه دانشي نسبت به اصول علم فيزيک نيست. سپس تصميم گرفته شد که دانشجو احضار شود و در طي فرصتي شش دقيقه اي پاسخي شفاهي ارائه دهد که نشانگر حداقل آشنايي او با اصول علم فيزيک باشد. دانشجو در پنج دقيقه ي اول ساکت نشسته بود و فکر مي کرد. قاضي به او يادآوري کرد که زمان تعيين شده در حال اتمام است. دانشجو گفت: که چندين روش به ذهنش رسيده است ولي نمي تواند تصميم گيري کند که کدام يک بهترين مي باشد. قاضي به او گفت که عجله کند، و دانشجو پاسخ داد: "روش اول اين است که فشارسنج را از بالاي آسمان خراش رها کنيم و مدت زماني که طول مي کشد به زمين برسد را اندازه گيري کنيم. ارتفاع ساختمان را مي توان با استفاده از اين مدت زمان و فرمولي که روي کاغذ نوشته ام محاسبه کرد." دانشجو بلافاصله افزود: "ولي من اين روش را پيشنهاد نمي کنم، چون ممکن است فشارسنج خراب شود!" "روش ديگر اين است که اگر خورشيد مي تابد، طول فشارسنج را اندازه بگيريم، سپس طول سايه ي فشارسنج را اندازه بگيريم، و آنگاه طول سايه ي ساختمان را اندازه بگيريم. با استفاده از نتايج و يک نسبت هندسي ساده مي توان ارتفاع ساختمان را اندازه گيري کرد. رابطه ي اين روش را نيز روي کاغذ نوشته ام." "ولي اگر بخواهيم با روشي علمي تر ارتفاع ساختمان را اندازه بگيريم، مي توانيم يک ريسمان کوتاه را به انتهاي فشارسنج ببنديم و آن را مانند آونگ ابتدا در سطح زمين و سپس در پشت بام آسمان خراش به نوسان درآوريم. سپس ارتفاع ساختمان را با استفاده از تفاضل نيروي گرانش دو سطح بدست آوريم. من رابطه هاي مربوط به اين روش را که بسيار طولاني و پيچيده مي باشند در اين کاغذ نوشته ام." "آها! يک روش ديگر که چندان هم بد نيست: اگر آسمان خراش پله ي اضطراري داشته باشد، مي توانيم با استفاده از فشارسنج سطح بيروني آن را علامت گذاري کرده و بالا برويم و سپس با استفاده از تعداد نشان ها و طول فشارسنج ارتفاع ساختمان را بدست بياوريم." "ولي اگر شما خيلي سرسختانه دوست داشته باشيد که از خواص مخصوص فشارسنج براي اندازه گيري ارتفاع استفاده کنيد، مي توانيد فشار هوا در بالاي ساختمان را اندازه گيري کنيد، و سپس فشار هوا در سطح زمين را اندازه گيري کنيد، سپس با استفاده از تفاضل فشارهاي حاصل ارتفاع ساختمان را بدست بياوريد." "ولي بدون شک بهترين راه اين مي باشد که در خانه ي سرايدار آسمان خراش را بزنيم و به او بگوييم که اگر دوست دارد صاحب اين فشارسنج خوشگل بشود، مي تواند ارتفاع آسمان خراش را به ما بگويد تا فشارسنج را به او بدهيم!"

    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 134
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 748
بازدید ماه : 6065
بازدید کل : 3501519
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>